Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایرانی‌ها هم سرشان درد می‌کند برای سوژه‌سازی؛ نمونه‌اش همین فضل‌الله بیرانوند خودمان، معروف به فضلی سبیل؛ مردی با سبیل‌ بلند و عجیب و غریب.

به گزارش برنا؛ تا به عکس‌هایش خیره نشوید و این گفت‌وگو را نخوانید به عمق ماجرا پی نمی‌برید. این مرد متولد سال ۱۳۱۴ است و ۲۰‌سال تمام سبیل‌هایش را کوتاه نکرد، آن هم فقط به خاطر عشق به سبیل.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته او به خاطر یک حادثه تلخ روزی تصمیم گرفت با سبیل‌های جادویی‌اش برای همیشه خداحافظی کند.

ماجرا را از زبان خود او که از دل یک گفت و گوی قدیمی منتشر شده است را در این مطلب بخوانید.

   سلطان سبیل ایران دیگر پیر شده است و خبری هم از آن سبیل‌های بلند نیست

این همه سبیل آخر چرا؟

من دو دلیل برای این کار داشتم؛ اول اینکه علاقه شخصی به سبیل داشتم و از اینکه سبیل‌هایم بلند و طولانی باشد خیلی خوشحال می‌شدم. دلیل دوم هم این بود که سبیل‌هایم رشد بی‌نظیر و فوق‌العاده‌ای داشتند. به همین خاطر حیفم آمد نگذارم بلند شوند.  

آن موقع که سبیل داشتی آن‌ها را متر کردی ببینی چقدر است؟

در بلندترین حالت، اندازه سبیل‌هایم وقتی که از دو طرف آنها را به حالت افقی می‌کشیدم به ۱۵۰ سانتی متر می‌رسید.  

 تو راننده مینی‌بوس و کشاورز هستی، این سبیل‌ها دست و پایت را نمی‌بست؟

چرا، خیلی وقت‌ها مزاحم کارم می‌شد ولی من مدارا می‌کردم.  

موقع خواب چی؟

موقع خواب، به خصوص وقتی که در رختخواب غلت می‌زدم زیر بالش گیر می‌کرد.  

کسی با سبیل‌هایت مشکل نداشت؟

مردم خرم‌آباد همه من را می‌شناسند و می‌دانند که این سبیل‌ها سبیل‌های الواتی یا قرتی‌بازی نیست کاری به سبیل‌هایم ندارند.  

تا حالا کسی به تو گفته از سبیل‌هایت می‌ترسد؟

چند نفری این را به من گفته‌اند ولی در برخوردهای بعدی وقتی فهمیدند آدم خوش‌اخلاقی هستم ترسشان بر طرف شد و دیگر مرا با ترس نگاه نکردند.  

بچه‌های خودت چی؟ وقتی کوچک بودند نمی‌ترسیدند؟

علاقه پدر به فرزند یک علاقه قلبی است. بچه‌های من هم به خاطر علاقه قلبی من به آنها و چون از بچگی با من بزرگ شده‌اند از من نمی‌ترسند و خیلی هم با من راحت هستند.  

برخورد مردم کوچه و خیابان با تو چطور است؟

شاید در نگاه اول از دید یک آدم غریبه چهره‌ای خشن و ترسناک داشته باشم ولی از زبان مردم خرم‌آباد، بارها شنیده‌ام که «فضلی سبیل» آدم بسیار نازک دل و خنده‌رویی است. از طرفی چون آدم اجتماعی‌ای هستم و در عزا و شادی مردم و دوست و آشنا شریک می‌شوم و همه هم مرا می‌شناسند و از خصوصیات اخلاقی‌ام با خبر هستند، به من احترام می‌گذارند.  

سبیل‌هایت را چند سال نزدی؟

حدود ده سال دست به این سبیل‌ها نزدم تا به این قد و قامت در آمد.

در ایران رقیب هم داری؟

فکر نمی‌کنم کسی در ایران سبیل‌هایش به بلندی سبیل‌های من باشد.  

با همین قیافه خواستگاری رفتی؟

آن موقع سبیل‌هایم معمولی بود، بعد از ازدواج تصمیم گرفتم سبیل‌هایم را بگذارم بلند شوند.

 سبیل برایت شانس هم آورده؟ ظاهرا یک مینی‌بوس برنده شده‌ای، ماجرایش چیست؟

برای خرید مینی‌بوس ثبت نام کرده بودم و مبلغ ناچیزی هم به عنوان پیش پرداخت واریز کرده بودم تا بعد از گرفتن مینی‌بوس، بقیه آن را به صورت اقساط پرداخت کنم. چند سال پیش، فرماندار وقت مانع تحویل مینی‌بوس به من شد. وقتی پیش او رفتم تا علتش را بپرسم گفت تنها راه واگذاری مینی‌بوس به شما این است که سبیل‌هایت را کوتاه بکنی، در غیر این صورت خبری از مینی‌بوس نیست. من هم گفتم، نه مینی‌بوس را می‌خواهم نه سبیل‌هایم را کوتاه می‌کنم! بعد از چند ماه دوباره فرماندار مرا خواست و مینی‌بوس را تحویل من داد و گفت قسطش را هم نمی‌خواهد پرداخت کنی.  

 تا حالا شده از اینکه مردم در کوچه و خیابان زل بزنند به سبیل‌هایت ناراحت بشوی؟

چرا باید ناراحت شوم؟ من به سبیل گذاشتن علاقه دارم و مردم هم از دیدن آنها لذت می‌برند و گل از گلشان می‌شکفد.  

اگر پسرهایت بخواهند مثل خودت سبیل بگذارند به تو برنمی‌خورد؟

خودشان مختارند. البته فکر نمی‌کنم بتوانند با من رقابت کنند.  

 وقتی سوار مینی‌بوس هستی و مسافران به جای اینکه در طول سفر به در و دشت و گل و درخت‌ها نگاه کنند به سبیل‌های تو خیره می‌شوند، چه حالی می‌شوی؟

وقتی مردم علاقه دارند و من هم سبیل‌هایم را از سر عشق گذاشته‌ام، دیگر چه ناراحتی‌ای می‌توانم داشته باشم؟

خاطره‌ای هم از برخورد مردم با خودت داری؟

چند سال پیش که با مینی‌بوس خودم به تهران رفتم، در یک خیابان پشت چراغ قرمز گیر کردم. یکدفعه بوق‌های ممتد ماشینی که کنارم ایستاده بود توجهم را به خود جلب کرد. یک مرتبه دیدم تمام ماشین‌های چپ و راست من با دیدن سبیل‌های من شروع به بوق زدن کردند!

با صدای بوق ماشین‌ها، عابرهایی که از کنار خیابان رد می‌شدند هم متوجه من شدند و همه مردمی که آنجا بودند شروع کردند به دست تکان دادن. من هم که پشت فرمان بودم، با دو دست دو طرف سبیلم را گرفتم و به چپ و راست تکان دادم و این جوری به ابراز احساسات مردم جواب دادم.  

موقع غذا خوردن سبیل‌هایت مزاحمت نبود؟

نه، موقع صرف غذا آنها را پشت گوشم می‌اندازم.

فکر می‌کنی اگر کسی این گزارش را بخواند و بخواهد سبیلی به اندازه سبیل تو بگذارد موفق می‌شود؟

بعید می‌دانم، چون رشد سبیل‌های من استثنایی است و شخص دیگری اگر بخواهد یک پنجم این سبیل‌ها را هم بگذارد، سبیلش دچار مو خوره می‌شود. 

مردم چند شهر سبیل‌هایت را از نزدیک دیده‌اند؟

چون راننده هستم به بیشتر شهرهای ایران رفته‌ام.  

آنها چه واکنشی نشان دادند؟

 معمولا خیره می‌شوند، بعضی‌ها هم عکس می‌گیرند. البته برخورد مردم شهرهای سنندج، بوکان و کرمانشاه دیدنی است. چند سال قبل، یکی از دوستان راننده‌ام تعریف می‌کرد وقتی به بوکان رفته بوده، یک فروشنده عکس و پوستر را دیده که عکس من را در بساطش گذاشته بوده و مدام جار می‌زده: «عکس فضلی سبیلو، عکس فضلی سبیلو، بیا و ببر». 

 تا حالا از طرف بزرگترهای فامیل یا اقوام سرزنش شده‌ای که چرا سبیل‌هایت این‌قدر بلند است؟

در هر جمعی اختلاف نظر و سلیقه وجود دارد. بعضی از بزرگترهای طایفه ما هم مخالف سبیل‌های من بوده و هستند ولی من به خاطر علاقه زیادم به سبیل، این سرزنش‌ها را به جان می‌خرم و گوشم بدهکار این صحبت‌ها و متلک‌های این عده نیست.  

 توریست‌هایی که به خرم‌آباد می‌آیند تا حالا تو را دیده‌اند؟

از کشورهای مختلف به اینجا می‌آیند. توریست‌هایی از ایتالیا، آمریکا و آلمان آمده‌اند که همه آنها بعد از دیدن من کنارم ایستاده‌اند و عکس‌های زیادی از من گرفته‌اند و بعضی از آنها حتی یک ساعتی از من فیلم‌برداری کرده‌اند.  
 تا کی می‌خواهی سبیل‌هایت را کوتاه نکنی؟

تا وقتی که حال و حوصله نظافت و تمیز کردن آنها را داشته باشم.

 

 آرایشگر مخصوص هم داری؟

نه، آرایشگر مخصوص ندارم، فقط برای اصلاح موی سرم به آرایشگاه می‌روم. سبیل‌هایم را فقط و فقط خودم مرتب می‌کنم چون این کار فقط کار خودم است.  

موقع عکس گرفتن با آن سبیل‌ها چرا همیشه لباس‌های محلی می‌پوشیدی؟

به این لباس‌ها به زبان محلی شال و ستوه می‌گویند. من به خاطر علاقه‌ام به لباس محلی، دوست دارم وقتی عکس می‌گیرم این لباس‌ها را بپوشم.  

 

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: آلمان ایران شادی عجیب و غریب فرماندار سبیل هایت سبیل های من سبیل ها مینی بوس تا حالا چند سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۷۹۵۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی «فرهنگ» در میدان «دیپلماسی» قد عَلَم می‌کند

با مطرح شدن موضوع «دیپلماسی»، عده‌ای تنها آن را به بُعد سیاسی محدود می‌کنند در صورتی‌که در علم سیاست و روابط بین‌الملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است که در افزایش نفوذ و قدرت چانه‌زنی کشورها نقشی موثر دارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، زمانی که واژه «دیپلماسی» به میان می‌آید، شاید برای عده‌ای تنها یادآور بُعد سیاسی موضوع باشد در صورتی‌که در علم سیاست و روابط بین‌الملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است؛ به باور بسیاری از نظریه‌پردازان حوزه بین‌الملل، دیپلماسی فرهنگی از مصادیق قدرت نرم است که امکان قدرت نفوذ به کشور هدف قرار می‌دهد.

دیپلماسی فرهنگی می‌تواند به واسطه ریشه‌دار بودن و البته وجود اشتراکات فراوان به مراتب موفق‌تر از سایر دیپلماسی‌ها عمل کند زیرا اگر از نظر فرهنگی بتوان بر مردم منطقه یا کشوری تأثیر گذاشت، باورهای مردم آن کشور نیز به فرهنگ عرضه شده متمایل خواهد شد و در نهایت این اثر به مسائل سیاسی، اقتصادی و علمی نیز کشیده می‌شود؛ در واقع دیپلماسی فرهنگی فراتر از همه انواع دیپلماسی است و با هر اتفاقی اثر خود را از دست نمی‌دهد و در این مسیر نظام جمهوری اسلامی با پیروزی انقلاب، خود فرهنگ جدیدی را به جهان و به ویژه کشورهای اسلامی و به خصوص به همسایگان ارائه داد.

رئیس‌جمهور: دیپلماسی فرهنگی از ظرفیت‌های ما در عرصه دیپلماسی است.

موضوع دیپلماسی فرهنگی در برهه‌های زمانی و دولت مختلف با شدت و ضعف‌هایی مواجه بوده و بر این اساس باید گفت که در عملکرد حدود ۳ ساله دولت نیز موضوع دیپلماسی فرهنگی از ابعاد شاخص و قابل توجه بوده و بر این اساس آیت‌الله رئیسی در جلسه نظارت ستادی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در دی ماه سال ۱۴۰۲ برگزار شد، بر این نکته تاکید داشت که «از مرز فرهنگی کشور به مانند مرز جغرافیایی باید مرزبانی شود. باید از این هویت ایرانی و اسلامی صیانت کرد یکی از ظرفیت‌های ما در کار دیپلماسی، دیپلماسی فرهنگی است. باید گره‌های ذهنی ساکنان خارج کشور را باز کنیم. امروز در جنگ روایت‌ها قرار گرفته‌ایم.»

یکی از بارزترین و نزدیک‌ترین وجود تمرکز دولت سیزدهم بر موضوع دیپلماسی فرهنگی، سفر اخیر رئیس‌جمهور و تعدادی از وزرا به پاکستان بود و در واقع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سفر از نشانه‌های پررنگ رویکرد فرهنگی این سفر است و در این مسیر رایزنی با مسئولان فرهنگی و سینمایی پاکستانی، در زمینه توسعه مبادلات فرهنگی و انعقاد قرارداد برای ساخت یک اثر سینمایی مشترک از مهم‌تری وجوه این مهم است؛ همچنین نام‌گذاری یکی از خیابان‌های کشور پاکستان به‌نام «ایران» نیز از دیگر وجوه قابل اهمیت این سفر بود.

دیپلماسی فرهنگی به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها است

ایران دارای ۷ همسایه مرزی و ۱۰ همسایه ساحلی است که فرصت‌های بیشماری را برای دیپلماسی فرهنگی و سایر حوزه‌ها را برای ما فراهم می‌کند به ویژه اینکه فرهنگ ایران در بسیاری از کشورهای همسایه جریان و حضور قدرتمندی دارد از همین بررسی دیپلماسی فرهنگی دولت سیزدهم و تاکید و توجه بر گسترش تعاملات دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف گروهی بر نفوذ بیش از پیش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و طراحی سامانه‎‌های مختلف از جمله سامانه فرهنگی مشترک در راستای رسیدن به اهداف منظور را رقم خواهد زد و بر این اساس نوذر شفیعی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا معتقد است که دیپلماسی مانند بسیاری از واژگان حوزه روابط بین‌الملل دچار تحول شده است و در این باره اظهار می‌کند: بر این اساس ممکن است برخی مفاهیم در نتیجه تحولات از بین رفته باشد یا برای مقطعی خاص باشد اما درباره واژه دیپلماسی باید گفت که تحول در مفهوم آن تقریباً هم پایدار بوده است.

وی با بیان اینکه زمانی تنها دیپلماسی سنتی را داشتیم اما امروزه دیپلماسی به‌علاوه دیگر واژگان شده که شرایط جدیدی را توضیح می‌دهد دو از مصادیق این موضوع دیپلماسی عمومی، فرهنگی، سایبری و… است، ادامه می‌دهد: این مفاهیم جدید، دیپلماسی مکمل نیز نام می‌گیرند چرا که تکمیل‌کننده دیپلماسی رسمی هستند که توسط دولت‌ها و وزارت خارجه دنبال می‌شود.

این کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه دیپلماسی هنر و شیوه اجرای سیاست خارجی و یا به تعریفی مدیریت روابط خارجی است و طبق این تعریف زمانی که موضوع دیپلماسی فرهنگی مطرح می‌شود، به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها است، توضیح می‌دهد: این نوع از دیپلماسی کارگزارانی دارد و بر این اساس یکی از مأموریت‌های وزارت خارجه تعیین رایزن فرهنگی است اما در کشور ما علاوه بر وزارت خارجه برخی نهادها مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز متولی این حوزه هستند.

کارشناس مسائل بین‌الملل: دیپلماسی فرهنگی منجر به افزایش قدرت می‌شود.

شفیعی با بیان اینکه دیپلماسی فرهنگی از مبادلات علمی تا پذیرش استاد و دانشجو و موضوعات هنر، سینما، شعر و موسیقی را شامل می‌شود، می‌گوید: مهم‌ترین ویژگی دیپلماسی فرهنگی قدرت جذب آن است به این معنا که ابزار قدرت نرم شناخته می‌شود و کار دیپلماسی فرهنگی ما باید جلب توجه کشورهای دیگر به مقولات فرهنگی ما باشد و در نتیجه باعث تأثیرگذاری ما بر دیگر کشورها شود یعنی می‌توان گفت خروجی این امر سیاسی است.

وی یادآوری می‌کند: زمانی که از طریق فرهنگ بر فرهنگ کشور دیگر تأثیر بگذاریم، در آن کشور نفوذ پیدا می‌کنیم که در نتیجه منجر به قدرت می‌شود.

این کارشناس مسائل بین‌الملل با تاکید بر اینکه دیپلماسی فرهنگی بخشی از کلیات روابط خارجی یک کشور است بر همین اساس محدود و محصور به دولت‌ها نمی‌شود اما ممکن است شدت و ضعف داشته باشد، خاطرنشان می‌کند: آنچه که در این موضوع اهمیت دارد این است که متولیان بدانند چه موضوعی را در چه زمانی و در کجا عمل کنند.

در منطقه آسیای مرکزی باید از اشتراکات زبانی سخن گفت

شفیعی با ذکر توضیحاتی بیان می‌کند: اگر بخواهیم از منظر شیعه‌گرایی به سمت آسیای مرکزی حرکت کنیم، پاسخگو نیست چرا که در آن منطقه باید از اشتراک زبان فارسی استفاده کرد و در مقابل در کشورهایی مانند عراق از پتانسیل شیعه بودن استفاده کرد و در برخی کشورها مانند پاکستان و عربستان باید از عنصر مسلمان بودن استفاده کرد.

وی با اشاره به سفر اخیر رئیس‌جمهور به پاکستان و نمود موضوع دیپلماسی فرهنگی در این سفر تصریح می‌کند: پاکستان ۲ نگاه فرهنگی به ایران دارد، اول نگاه فرهنگی ملی، یعنی به ایرانی بودن ما توجه دارد و بر این اساس خود را بخشی از گهواره فرهنگی و تمدنی ایران می‌داند بنابراین زمینه برای تأثیرگذاری ما بر این کشور فراهم است اما نگاه دوم نگاه دینی و مذهبی است و بر این اساس پاکستان این نگاه را دارد که چون ممکن است اختلافاتی مطرح شود، نگرانی‌هایی وجود دارد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل در پایان می‌گوید: در سفر رئیس‌جمهور به پاکستان باید ۳ نکته توجه می‌شد یعنی از فرهنگ، تمدن فارسی و اسلامیت ایران و پاکستان، مورد توجه قرار می‌گرفت که احتمالاً این نگاه حاکم بوده است.

انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی از جمله بسترهای ایجاد دیپلماسی فرهنگی است

محمدعلی بصیری عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال نیز در گفت‌وگو با ایمنا معتقد است که دیپلماسی ابزار سیاست خارجی است و در این باره اظهار می‌کند: چند مدل دیپلماسی داریم چرا که سیاست خارجی تعقیب اهداف و اصول برون‌مرزی توسط دستگاه‌های مربوطه است و بر این اساس اجرای سیاست خارجی به دیپلماسی تعبیر می‌شود که دارای شاخه‌های مختلف کلاسیک، مدرن و پست مدرن است.

وی ادامه می‌دهد: دیپلماسی رسمی یا کلاسیک ارتباط میان دیپلمات‌های رسمی یا بازیگران دولتی کشورها است تا اهداف سیاست خارجی را دنبال کنند اما زمانی که حوزه بازیگران گسترده شود، وارد دیپلماسی عمومی می‌شویم یعنی در کنار دیپلمات‌های رسمی، بازیگران غیررسمی نیز به کمک سیاست خارجی می‌آیند و بخش غیردولتی دو کشور باهم ارتباط برقرار می‌کنند.

رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال با اشاره به شیوه‌های مختلف اجرای دیپلماسی فرهنگی می‌گوید: امروزه شهرهای بزرگ برای گسترش دیپلماسی فرهنگی اقداماتی از جمله انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی انجام می‌دهند که منجر به ارتباط میان بازیگران غیر رسمی می‌شود و در نهایت منجر به توسعه روابط خارجی در ابعاد مختلف می‌شوند.

رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال: ابعاد گردشگری، علمی و پزشکی ایران از جمله ظرفیت‌های این کشور در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.

بصیری در در ادامه در خصوص ظرفیت‌های ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی تصریح می‌کند: ایران دارای ظرفیت‌های اساسی است که می‌تواند منجر به فعال شدن دیپلماسی فرهنگی شود؛ اولین مسئله این است که ایران کشوری ۴ فصل است که ظرفیتی جذاب برای جذب گردشگر است، همچنین ابنیه تاریخی، آثار باستانی، ظرفیت‌های علمی، دانشگاه‌ها و ظرفیت‌های پزشکی از ظرفیت‌های ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.

وی همچنین در خصوص سفر اخیر دولت به پاکستان می‌گوید: در مجمع همسایگان در موضوع مبادلات فرهنگی با پاکستان نسبت به دیگر کشورها ضعیف‌تر هستیم در صورتی‌که ظرفیت‌های گسترده‌ای برای گسترش روابط دو کشور وجود دارد اما این ظرفیت آنگونه که باید عملیاتی نشده و امید است با جدیت دولت سیزدهم فرصت استفاده از این ظرفیت معطل فراهم شده است.

رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال در پایان می‌گوید: دولت در این مدت تلاش مضاعفی برای دیپلماسی رسمی با همسایگان بوده تا فشار حداکثری را خنثی کند و در این راستا حجم مبادلات اقتصادی نیز بهبود پیدا کرده است.

به گزارش ایمنا، در میان انواع دیپلماسی نوین، دیپلماسی عمومی و فرهنگی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است چرا که دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه داده می‌شود با استناد بر عناصر کلیدی و نفوذ دولت‌های خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی یعنی جامعه کشور مقابل ارتباط برقرار کند و در این راستا باید گفت استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرم‌های رایج دیگر در روابط بین‌الملل دارای مزایایی است.

در واقع دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزش‌ها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزش‌ها و منافع مشترک است که این ظرفیت را دارد تا منعطف و خلاقانه‌تر از دیپلماسی سنتی به اهداف خود دست پیدا کند و در این مسیر با سهولت بیشتری امکان نفوذ به لایه‌های مختلف جامعه مقابل را دارد و در نتیجه با نفوذ خود، قدرت‌آفرین نیز خواهد بود.

گزارش از بهار یوسفیان، خبرنگار ایمنا

کد خبر 749221

دیگر خبرها

  • مهاجری: بعضی وزرا از حضور در دولت پشیمان هستند/ برخی نقش شاه سلطان حسین را بازی می کنند
  • طعنه سنگین روحانی به وضعیت مشارکت در انتخابات
  • علم‌الهدی: وقتی نیرو‌های نخبه نظام به دنبال اجرای شرع و قانون بیفتند، باید حمایت مردم نیز پشتیبان آنها باشد/ حجاب متعلق به فرهنگ ایران است؛ در شاهنامه، فردوسی از قول منیژه نقل می‌کند «منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب»
  • (ویدئو) جوزف کالینگر، قاتل زنجیره‌ای؛ مردی که می‌خواست خدا شود!
  • (ویدئو) جوزف کالینگر، قاتل زنجیره‌ای؛ مردی که پسرش را هم کشت!
  • آقای همایون شجریان، تو را به خدا بیایید و بگویید ما اشتباه کردیم!
  • وقتی «فرهنگ» در میدان «دیپلماسی» قد عَلَم می‌کند
  • وقتی کودک درون فرمانده تانک فعال باشد! (فیلم)
  • «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند»
  • عاشق دوآتشه استقلال؛ التماس می‌‎کردم دستانم را قطع نکنند!